آریا..میوه عشق من و سعید

شب قبل از سزارین

1392/10/30 23:37
نویسنده : سمیرا قربانی
413 بازدید
اشتراک گذاری

الان ساعت 11:25 شب است، فردا اول بهمن 92 است.

 

صبح امروز مامانم اخرین امتحان ترم اولش بود. خدا میدونه که چقدر دعا کردم زایمانم بعد از امتحانات مامان و البته تو ماه بهمن بیافته.

خب خداروشکر چنین شد.

 

امروز اخرین کارایی که داشتم رو انجام دادم و ساک گلپسری رو تکمیل کردم و خلاصه خودمو اماده فردا کردم.

 

مامانم هم ساعت 9 اومد که شب اینجا باشه و ایشالا  صبح بریم، دایی سینا هم که خودش صبح میاد.

 

همیشه فکر میکردم شب زایمانم خیلی استرس داشته باشم ، اما نمیدونم چرا انقدر ریلکسم. 

 

فقط هیجان بسیار زیادی دارم که آریا رو ببینم.

پسری که نه ماه منتظرشم. چند ماهه دارم با تکونهاش زندگی میکنم. احساس میکنم خیلی دلم برای لگدهاش  تنگ میشه. ماشالا پسرم انقدر قویه که وقتی  تو دلم ورجه وورجه میکنه حس میکنم دیگه الان شکممو پاره میکنه و میاد بیرون.

 

اومدم اینجا مطلب بنویسم،اما انگار چیزی برای گفتن ندارم. فقط خدا رو شاکرم که به من نعمت مادرشدن رو داده. و از خودش عاجزانه میخام کمکم کنه که به بهترین شکل ممکن این امانت رو تربیت کنم.

 

با ارزوی سلامتی برای همه و شازده پسریم که چیزی به دیدارش نمونده دیگه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)