واکسن 4ماهگی و 6 ماهگی
پسرم واکسن 4 ماهگیش رو روز شنبه 3 خرداد 93 به پای تپل نازش زد.
روز تزریق واکسن خیلی اروم بود و انگار نه انگار که واکسن زده بود. اما فرداش که از خواب بیدار شد با ناله و گریه روزش رو اغاز کرد و این پروسه درد و نا آرومی ادامه داشت تا پنج شنبه .
پسرم خیلی خیلی اذیت شد. از شیر خوردن افتاده بود با مکافات بهش شیر میدادم. دائم بهونه میگرفت و بی قرار بود. واقعا طاقت فرسا بود.
اینم عکس گلپسری در روز واکسن 4 ماهگیش
و اما واکسن 6 ماهگی:
به دنبال سختی هایی که بعد از واکسن قبلی شاهدش بودیم ، اینبار با استرس و نگرانی در روز پنج شنبه 2 مرداد 93 من و بابا سعیدش آریا خان رو از خواب ناز بیدار کردیم و بردیم خانه بهداشت برای واکسن 6 ماهگی.
خانمی که واکسن میزد اول کلی قربون صدقه آریا و اون لپ های تپلی نازش رفت و بعد به دو تا پای خوشگلش واکسن ها رو زد. فقط موقع تزریق یه کوچولو گریه کرد. بعد ساکت شد. اما اینبار برعکس واکسن قبلی اریا خیلی اروم بود . انقدر که فرداش افطار و شام همگی رفتیم رستوران آبشار لواسان و کلی بهمون خوش گذشت. آریا هم که به دلیل ماه رمضان خیلی وقت بود درست و حسابی گردش و تفریح نرفته بود ، کلی حال کرد.
اینم در روز بعد واکسن تو رستوان آبشار