آریا..میوه عشق من و سعید

شروع زندگی مستقل سه نفره

1393/1/28 12:13
نویسنده : سمیرا قربانی
165 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 24 فروردین 93 است. اریا 2 ماه و 24 روزشه.

ما تا حالا از مامانم اینا جدا نبودیم. تا یکماه مامان خونمون بود و بعدش ما رفتیم خونشون. بابا گفته بود تا اریا 6-7 ماهه نشده پیشمون بمونید، اما ما بالاخره تصمیم گرفتیم بریم. حدود ساعت 5 مامان بیرون بود ،بهش زنگ زدم که برام یه سری خرت و پرت بگیره ببرم خونه. یهو شوکه شد ، وقتی برگشت دید جدی جدی وسایلمونو جمع کردیم که بریم، خیلی ناراحت شد ولی چیزی نگفت، رسیدیم خونه زنگ زدم بهش از شدت گریه نتونست حرف بزنه. بعدش بابا اومده بود اونم زنگ زد و کلی گله کرد که چرا رفتید. اخرشم تهدیدم کرد که وای به حالت اگه این بچه براش مشکلی پیش بیاد. اما من تو این مدت از مامان کلی چیز یاد گرفتم و از پس نگهداری اریا بر میام.

ry

 

امروز 25 فروردین 93 است.

دیشب اولین شبی بود که بدون مامان بودیم. اریا دیشب خیلی خوب خوابید.  صبح هم ساعت 8:30 بیدار شد. منم از صبح قورمه سبزی گذاشتم. مامان امروز تا ظهر کلاس داشت. قصدم این بود بگم نهار بیاد که خودش بعد از کلاس اومد. ظاهر ناراحتی داشت.اما سعی میکرد نشون نده. اریا خواب بود رفت به سمت گهواره اش و تا اونو دید  یه دفعه زد زیر گریه . منتظر موند بیدار شه و تا دو ساعتی هم پیشمون بود و باهاش بازی کرد و برای نهار هم نموند و رفت.مامان میگفت دیشب من و بابا دوتایی خیلی گریه کردیم. جاش خیلی خااالیه. گفتم اخرش چی هر چی بیشتر بمونیم وابستگی بیشتره و جدایی سختتر. خلاصه اینم اندر احوالات ما.

ry

 

امروز 26 فروردین 93 است.

امروز تو خونه خودمون اولین بار بود که من خودم اریا رو  بردم حمام. خیلی هم تو حموم اروم بود. بعدش هم که لباس پوشید گذاشتمش تو تختش و با اویز موزیکال تختش بازی کرد.و کلی هم بهش علاقه نشون میده.

ry

ry

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)