عید 93
امروز جمعه 15 فرودین ماه سال 93 است. اخرین روز تعطیلات عید، اخه عید امسال به خاطر شهادت حضرت زهرا و بعدش تعطیلی جمعه دو روز دیرتر روز کاری شروع شد.
اریای گلم ،ما امسال عید به خاطر شما نتونستیم مسافرت بریم،چون شما خیلی کوچولو هستی هنوز و عید امسال هم نسبت به سالهای گذشته هوا سردتره و تو تهران هم زیادنگشتیم. اما در کنار تو اصلا حوصلمون سر نرفت و کل وقتمون رو پر کردی.
مامانم به عشق تو یه سفره هفت سین کوچولو اماده کرد که کنار اون اولین عیدتو عکس بندازی.
سال گذشته من و بابایی خونه بابا بهرام بودیم. امسال عمو مسلم اینا و جلال و خانمش و بابام خونه حاج محمود بودن و ما هم تصمیم گرفتیم بریم پیششون. لباس عیدتو تنت کردم و با باباسعید رفتیم اونجا.
پسرم شما اول فروردین باید واکسن دوماهگی تو میزدی که بخاطر تعطیلی پنجم زدی. من و بابایی دوتایی بردیمت و شما موقع واکسن زدن خیلی اروم بودی و یه لحظه بیشتر گریه نکردی و بعدش اروم خوابیدی . تازه تبت هم خیلی کم بود که با دارو زودی اومد پایین.
امسال عید دیدنی هات به این ترتیب بود:خونه بابا بهرام، عزیز،عمه خودم،عمو مسلم .
خونه خاله بابایی تو رو نبردیم. اخه موقعی که رفتیم خواب بودی و اونها هم مهمون داشتن و اونجا شلوغ بود.موندی پیش مامانم و ما زودی برگشتیم
اولین تفریح لواسون رو هم با خانواده مامانی بودی که رفتیم سفره خونه کوهستان. انقدر اقا بودی که ما اصلا اذیت نشدیم. سر نهار خواب بودی و موقعی هم که ما قلیون میکشیدیم با مامانم رو تخت روبرویی بودی و بازی میکردی.
این عکس رو بابایی با گوشی خودش انداخته.تاریخشم 10 فروردین 93 است.