آریا..میوه عشق من و سعید

سالروز میلاد تو بهترین روز و خاطره زندگیمه

1393/11/1 11:47
نویسنده : سمیرا قربانی
354 بازدید
اشتراک گذاری

خدای مهربون باورم نمیشه یکسال گذشت.

چرا با سرعت نور داره میگذره، چجوری جلوی زمانو بگیرم،میخوام از کودکی فرشته زمینیم بیشتر لذت ببرم. خدا جون بابت همه چی ازت ممنونم. خدایا ممنون که منو لایق مادری کردی. خدایا ممنون که چنین گلی را در دامنم گذاشتی.کمکم کن که امانتدار خوبی باشم.

 

امروز صبح که بیدار شدم با نگاه کردن به ساعت و دقیقه هاش تک تک لحظه های پارسال چنین روزی برام زنده داره میشه. پارسال 1 بهمن  صبح زود رفتیم تو بیمارستان مهر ، امسال صبح زود پا شدم درس خوندم چون 8.5 امتحان داشتم.امتحانمو دادم و برگشتم . ساعت 9:45 بود. آریا رو بغل کردم و بیاد پارسال بودم. باهاش حرف زدم و گفتم پسرم کمتر از نیم ساعت دیگه  به لحظه بدنیا اومدنت باقیست.

ساعت 10 صبح دیگه تو بغلم خوابش برده بود.

این دو تا عکس دقیقه و ساعت و روزش یکیه .

ry

ry

 

 

 

عزیز دلم  به مناسبت تولدت دیروز بعد ازظهر اتلیه بردیمت (البته اتلیه اومد خونه)و کیک و شمع و ... .

دیشبم همگی به اتفاق خانواده منو بابایی و میترا و جلال رفتیم رستوران بوفه نایب. و شما فوق العاده آقا بودی.

اینم بگم که لباست با بابا سعید کاملا ست بود و این قضیه بابا رو خیلی خوشحال کرده بود.

 

ry

ry

ry

ry

ry

ry

ry

 

انقدر عکس انداختی که دیگه ما رو دعوا میکردی و داد و گریه.

ry

ry

 

دوستت دارم  عسل من.

 

پسندها (1)

نظرات (0)