آریا..میوه عشق من و سعید

آریا شناگر کوچک

1394/5/17 18:29
نویسنده : سمیرا قربانی
416 بازدید
اشتراک گذاری

قند عسل مامان  سلام.

با کلی پرس و جو  تونستیم جایی رو پیدا کنیم که برا کودک آموزش شنا داشته باشه. تا اینکه مجموعه ناوا در شهرک غرب رو یافتیم. علاقه شما به اب انقدر زیاده که گاهی فکر میکنم از منم بیشتر دوستش داری.

یه روز مرداد ماهی من و شما با هم دیگه رفتیم و مجموعه ناوا رو پیدا کردیم. شما خیلی آروم و مثل یک شاهزاده خوشگل تو کارسیت نشستی تا مامان رانندگی کنه. تنها تایم خالی جمعه ها ساعت 2-3 بود ک همون رقبول کردیم.

جمعه موعود فرا رسید و من و شما و مامان جون سه تایی با هم رفتیم استخر.

شما پوشک ضد آب رو  به همراه مایو قشنگت  تن کردی و رفتیم کنار آب . شما با دیدن آب آنچنان هیجان زده شدی که داشتی خودتو از بغل من پرت میکردی تو آب. مربی مهربون هم وقتی علاقه تو رو دید اجازه داد که زودتر بربم تو آب. تقریبا یک ربع زودتر رفتیم تو اب. شما با دست و پای کوچولوت اب رو میپاشیدی به اطراف. با صدای بلند میخندیدی و ذوق میکردی و انقدر اونجا جلب توجه کرده بودی که همه تو رو به همدیگه نشون میدادن و به کارای تو لبخند میزدن. بالاخره کلاس شروع  شد و بچه ها با مامان ها یکی یکی اومدن. تقریبا اکثر بچه ها از آب میترسیدن و از من میپرسیدن چجوری آریا رو به آب علاقمند کردی . باورشون نمیشد این علاقه خود جوش و درونیه.

مربی شنا کلی از تو خوشش اومده بود و بین همه بچه ها میومد تو رو بغل میکرد و ماچت میکرد و قربون صدقه ات میرفت. توی اب شعر خوندیم. با اسباب بازی ها بازی کردیم  کلی خوش گذروندیم و اصلا نفهمیدیم زمان چجوری گذشت. یکی از مامان ها بهم گفت کوچولوی شما با این علاقه اش جلسه دیگه خودش میره.  و جالبه اینکه همون هم شد و جلسه دوم کلاس شما به کمک بازوبند خودت به تنهایی توی اب پادوچرخه میزدی و حرکت میکردی.

وقتی اومدیم خونه نهار خوردی و از فرط خستگی 3 ساعت لالا کردی.

RY

RY

جمعه 9 مرداد 94 . اولین جلسه کلاس شنا. اریا 18 ماه و 9 روزشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)